چالش‌های پیش روی زنان سرپرست خانوار

خانواده‌ی همسر مرحومم به جای این‌که از ما حمایت کنند می‌گویند باید سهم ما از میراث همسرت را بدهی چون تو هیچ پسری نداری و دختر حق گرفتن میراث را ندارد.

 

ژیران محمدی

مهاباد - در جوامعی مانند جامعه‌ی ایران، معمولا مردان نان‌آور خانواده بوده و زنان به كار خانه‌داری مشغول هستند. اما معمولا در جامعه‌ی سنتی و دینی ایران با اشتغال زنان در بیرون از خانه مخالفت چندانی ندارد و لذا زنان می‌توانند خارج از منزل نیز به كار پرداخته و مسئولیت نان‌آوری خانواده را بر عهده گیرند. آنچه موجب می‌شود سرپرستی زنان خانوار به‌عنوان یك مسئله‌ی اجتماعی شناخته شود، مشكلات و موانعی است كه در دنیای بیرون بر سر راه سرپرستی زنان به وجود آمده و باعث می‌شود تا زنان سرپرست خانوار به‌عنوان قشری آسیب‌پذیر شناخته شوند.

زنان سرپرست خانوار به زنانی گفته می‌شود که عهده‌دار تأمین معاش مادی و معنوی خود و اعضای خانوار هستند. مطالعات نشان می‌دهد این گروه زنان به‌طور عمده شامل زنان بیوه و مطلقه، همسران مردان معتاد، همسران مردان زندانی، همسران مردان مهاجر، زنان خودسرپرست و همسران مردان ازکارافتاده و معلول هستند. اشتغال زنان ایرانی دو ویژگی مهم دارد: اول آنکه در مقایسه با سایر کشورهای درحال‌توسعه‌ی زنان فرصت‌های شغلی کمتری دارند و دوم آن‌که اغلب در بخش‌های غیررسمی با دستمزد پایین مشغول‌اند.

در ایران داده‌های رسمی از روند رو به رشد تعداد زنان سرپرست خانوار در دهه‌های اخیر حکایت دارند؛ به‌طوری‌که در سال‌های ۱۳۶۵، ۱۳۷۵، ۱۳۸۵ و ۱۳۹۵ خانوارهای زن سرپرست به ترتیب ۷.۳، ۸.۴، ۹.۴، ۱۲.۱ و ۱۲.۷ درصد از کل خانوارهای ایرانی را تشکیل داده‌اند. درصد سرپرستی ارتباط معناداری با سن داشته و حدود ۵۰ درصد از زنان سرپرست خانوار ۶۰ سال و بالاتر هستند.

 

مشکلات و مصائب زنان سرپرست خانوار

چالش‌های پیش روی زنان سرپرست خانوار، از سه بعد فرهنگی (مانند مسائل مرتبط با بیوگی و ازدواج مجدد)، بعد اقتصادی (مانند مسکن و اشتغال) و بعد مسائل جمعیتی (مانند خانوارهای تک نفره) پیروی می‌کند. بنابراین در کنار توجه به توانمند کردن اقتصادی زنان سرپرست خانوار که می‌تواند از طریق اشتغال‌زایی و ایجاد کسب‌وکار برای آن‌ها انجام شود و زمینه‌ی خروج آن‌ها از چرخه را فراهم می‌کند؛ باید به زمینه‌های فرهنگی و جمعیتی نیز توجه شود.

محققان تأکید دارند که با توجه به اینکه تعداد قابل توجهی از زنان سرپرست خانوار ایرانی در سنین بالای ۶۰ سال قرار دارند و سال‌خورده شدن جمعیت، بر روند افزایشی آن تأثیرگذار خواهد بود. همچنین تداوم باروری پایین بر افزایش خانوارهای تک‌نفره که سهم بالایی از آن را زنان سرپرست خانوار تشکیل می‌دهند، اثرگذار خواهد بود. با توجه به اینکه دو علت اصلی خانوارهای زن سرپرست، فوت همسر و طلاق است؛ توجه به بحث ازدواج مجدد زنان در جامعه ایرانی و چالش‌ها و موانع پیش روی آن، بیش از هر زمانی لازم و ضروری است.

تعدادی از زنان سرپرست خانوار زیرپوشش نهادهای حمایتی همانند بهزیستی و کمیته‌ی امداد قرار دارند، بسیاری از زنان سرپرست خانوار به مشاغلی ازجمله تولید مواد غذایی، شیرینی، ترشی، صنایع بسته‌بندی، قالیبافی و خیاطی مشغول هستند که مشکلاتشان از زمان شیوع ویروس کرونا در جامعه بیشتر شده است.

 

خبرگزاری زن گفت‌وگویی با دو نفر از زنان سرپرست خانوار انجام داده است.

"آ.م." ۴۵ ساله ساکن ربط سردشت است که سرپرستی خود و دو تا دخترش که یکی از آن‌ها مطلقه و دارای یک پسر است، را برعهده دارد. از فوت همسرش شش ماه می‌گذرد. وی می‌گوید: «ما تحت پوشش هیچ نهادی نیستیم و امسال از روی اجبار برای تأمین مخارج زندگی به‌عنوان کارگر برای برداشت سیب‌زمینی به استان‌های مجاور سفر کردیم».

"آ.م." درباره‌ی مشکلات زندگی‌شان می‌گوید: «خانواده‌ی شوهر مرحومم به‌جای این‌که از ما حمایت کنند می‌گویند باید سهم ما از میراث شوهرت را بدهی چون تو هیچ پسری نداری و دختر حق گرفتن میراث را ندارد. اما اگر پسر داشتید ادعای میراث نمی‌کردیم».

"ن.آ" ۲۹ ساله دختر بزرگ و مطلقه‌ی "آ.م." در مصاحبه با خبرگزاری زن می‌گوید: «یکی از خواهرانم حدود یک ماه پیش ازدواج کرد که ما برای تأمین مخارج عروسی به مشکل خوردیم. برای تأمین این مخارج از درآمد حاصل از کار برداشت سیب‌زمینی و کمی از باقی‌مانده‌ی پس‌انداز پدرم کمک گرفتیم». وی همچنین می‌گوید: «من به‌ناچار گردنبند طلای خودم را برای تأمین جهیزیه‌اش فروختم.» وی درباره‌ی وضعیت روحی مادرش بعد از فوت پدرش می‌گوید: «اویل برای مادرم خیلی سخت بود و خیلی در این مورد غصه خورد اما بعد از گذشت مدتی من و خواهرانم توانستیم به مادرم کمک کنیم و به او بفهمانیم فقط ما می‌توانیم به خودمان کمک کنیم». در آخر "ن.آ" از امنیت اجتماعی در جامعه گله می‌کند و از سایر زنان جامعه می‌خواهد که به تنها به خود متکی باشند.

 

"ن.خ."  یکی دیگر از زنان سرپرست خانوار ساکن ربط سردشت است که همسرش را ده سال قبل براثر تصادف ازدست‌داده است. وی علاوه بر خود سرپرستی دو پسر و دخترش را برعهده دارد. ن.خ. در مورد تأمین نیازهای مالی خود می‌گوید: «ما تحت پوشش کمیته‌ی امداد هستیم اما مقدار پرداختی آن‌ها آن‌قدر ناچیز است که کفاف قبض آب و برق و گاز را به‌سختی می‌دهد. امسال برای تأمین مخارج زندگی مجبور شدیم به‌عنوان کارگر فصلی کار کنیم».

او در مورد هزینه‌ی تحصیل پسرش می‌گوید: «پسرم دوازدهم است و امسال کنکور دارد از کانون قلم‌چی تماس گرفتن برای ثبت نام پسرم اما چون از پس هزینه‌ی آزمون‌هایش برنمی‌آمدیم، ثبت نامش نکردیم».