به قیمت جان خود از زنان و کشور خود دفاع میکنیم!
با به قدرت رسیدن دوبارهی طالبان زنان افغان دست به اعتراضات گستردهای زدند و هر بار طالبان به اشکال مختلف مانع این اعتراضات گردیده و در اکثر موارد سرکوب نمودهاند. ولی زنان افغان بدون ترس به اعتراضات خود ادامه میدهند.
بهاران لهیب
کابل - یکی از تظاهرات اخیر فعالان زن در کابل، که روز یکشنبه ۲۶ دی ماه برگزار شد، اعتراض به کشتار هدفمند زنان فعال توسط طالبان در افغانستان بود. زنان آگاه کشور به خیابان ریختند اما طالبان با اسپری مرچ و شوک برقی به استقبال زنان رفتند.
زنان معترض در این راهپیمایی عکسهای زنان قربانی از جمله زینب عبدالهی و عالیه عزیزی را با خود حمل میکردند.
زینب عبدالهی زن جوان افغان، شب ۲۴ دی ماه، زمانی که از محفل عروسی با اعضای خانواده خود به خانه برمیگشت در ایست بازرسی طالبان با شلیک گلوله به قتل رسد.
عالیه عزیزی رئیس زندان زنان در هرات، ۱۶ آذر زمانی که به طرف وظیفهی خود روان بود توسط طالبان ربوده شده که تاکنون از سرنوشت وی اطلاعی در دست نیست.
بنابر گزارش خبرگزاری رویترز تعدای از دختران فعال و تظاهرات کننده در ۱۷ آذر در شهرمزار در شمال افغانستان توسط طالبان دستگیر و مورد شکنجه و آزار اذیت قرار گرفتهاند.
خبرگزاری زن با دوتن از برگزارکنندگان این راهپیمایی، مرجان امیری، فعال حقوق زنان و کارمند قبلی وزات امور داخله و هدا خاموش نویسنده، شاعر و فعال حقوق زنان، مصاحبهای اختصاصی انجام داده است.
مرجان امیری در آغاز از اهداف برگزاری اعتراضات و تظاهرات زنان سخن میگوید: "هدف ما این بودە کە ما زنان را اجازە دهند تا بە کار خود برگردیم، اما هدف از تظاهرات ٢۶ دی ماە این بود کە بگوییم زینبهای ما را چرا کشتند؟ عالیە ما کە چند ماە شدە از او خبر نداریم کجاست؟ حتی خانوادەی آگاهی ندارە از زندە و مردەیش، پس ما بە عنوان همجنسهایش طبعا در تشویش هستیم، از آیندەی نامعلوم خود در تشویش هستیم، مادام امروزی کە او دستگیر شدە و سرنوشتش نامعلوم است، امکان دارد ما بە همین سرنوشت دچار شویم."
وی در مورد فعالیتهای عالیە و شیوەی دستگیری وی میگوید: "عالیە مدیر زندان ولایت هرات است کە یک ماە بعد از حکومت امارات اسلامی راە وظیفە را ادامە میخواهد بدهد کە بە مجرد اینکە بە وظیفە میرە دستگیر میشە، از زمان دستگیر شدنش تا حالا نامعلوم است و حتی طفل گرسنەای دارە کە محتاج مادر خود است. برادر و خواهری دارە کە محتاج عالیە هستند."
مرجان در مورد چگونگی قتل زینب نیز میگوید: زینب یکی از فعالین مدنی بود کە قبلا در چندین برنامە همراە ما بود کە بە خاطر زنان دادخواهی داشتیم. در شب عروسی بە مجرد اینکە او از عروسی میآید این گپ آشکارا است این سند است و واضح است کە زینب را کشتند چون در ایست بازرسی گلوله بە سینەی زینب اصابت کردە است."
مرجان امیری میگوید: "تیر که به قلب زینب اصابت کرده اصلا برمن اصابت نموده، دردی که فامیل وی دارد آن را من حس میکنم. امروز زینب را کشتند ممکن فردا من باشم."
وی در ادامە با تاکید بر اینکە معلوم است کە حکومت امارات و سربازانش اصلا ذهنیتشان تغییر نکردە و افزود: "در طول شش ماه از حاکمیت طالبان هر بار مورد توهین و تحقیر طالبان قرار گرفتیم و هرگز تسلیم نمیشویم، حتی اگر مرا بکشند، به همهی همرزمانم گفتهام تسلیم نشوید و راه همدیگر را ادامه بدهیم. چون خواست طالبان همین است که ما را با سرکوب بترساند. در راهپیمایی اخیر ما، طالبان در مقابل ما از خشونت کار گرفتند ولی ما باز هم ادامه دادیم و ادامه میدهیم."
مرجان بە ادامەی دادخواهیشان تا رسیدن بە اهداف خود اشارە میکند و میگوید: "بە قیمت جانمان دادخواهی میکنیم و درست است کە مردهای ما امروز همراە ما نیستند اما آنها هم دستگیر و شکنجە میشوند، اطفال همراە ما را هم لت و کوب میکنند. بە همین منوال است کە امروز ما میخواهیم از همەی ملت افغانستان دفاع کنیم، اگر نان و آب نیست از دفاع از آن برآمدیم، اگر فقر و بیکاری است از دفاع از آن برآمدیم، بە خاطر زنان، پشتو کشی، تاجیککشی، هزارە کشی ما برآمدیم بیرون و داخواهی کردیم و الان هم بە خاطر زینبهایمان برآمدیم."
مرجان در پایان با اشارە بە چگونگی مورد حملە قرار گرفتن تظاهرات زنان میگوید: "ما از اول مورد شکنجە، سرکوب و دشنام قرار گرفتیم اما تسلیم نشدیم، ما بە قیمت جان خود از زنان دفاع میکنیم و بە قیمت جان خود از سرزمینی کە ما شهروند آن محسوب میشویم در این افغانستان دفاع میکنیم."
هدا خاموش نویسندە، شاعر و فعال حقوق زنان کە قبلا دو کتاب چاپ کردە میگوید، قبلا فعال حقوق زنان بودە و اکنون نیز بە فعالیت خود ادامە میدهد.
وی با اشارە بە فعالیتهای خود قبل از تلسط طالبان بر کابل میگوید: "با جمعی از زنان کارگاە خیاطی داشتیم و برای زنان بیبضاعت کار ایجاد کردە بودیم کە فعلا همە بیکار و خانەنشین شدند."
وی میافزاید: "با تسلط کامل طالبان بر کابل ما گروهی از زنان برنامەهایی داشتیم، تظاهرات خود را آغاز کردیم و تا فعلا هم برنامەهای زیادی مدنی، چە نمادین و چە جلسەها و کنفرانسهای مطبوعاتی، در مقابل اینها کە محدودیتها و ممنوعیتهایی برای زنان وضع کردند، در اقتصاد افغانستان ضرر ناگواری ایجاد کردند و مردم امروز بە خاطر گرسنگی فرزند خود را میفروشند، این برنامەها را شکل دادیم تا بتوانیم صدای خود را هم برای اینها و هم برای جهان کە امروزە در قضایای افغانستان دست دارد، برسانیم."
هدا با اشارە بە غافلگیری طالبان از تظاهراتها و فعالیتهایشان میگوید: "آنها انتظار نداشتند کە زن افغان مخصوصا زن امروزی بلند شود و در مقابلشان ایستادگی کند، چون آنها فکرشان همان فکر گذشتە بود و فکر میکردند وارد افغانستان شویم دیگر مثل گذشتە همە بە خانەهایشان پناە میبرند و همە از ما میترسند و هراس دارند."
در ادامە تاکید کرد، "اما گروهی از زنانی کە امروزە آگاهی پیدا کردەاند و بە خود آگاهی رسیدەاند و حق و حقوق خود را میدانند در مقابل اینها قرار گرفتند و تا بە امروز تظاهرات و گرهماییهای زیادی بە خاطر حقشان در مقابل اینها اجرا کردەاند."
هدا در ادامە از قتل زینب بە دست طالبان، دستگیری عالیە و همچین زنان جوان در مزار کە در زندانهای طالبان مورد شکنجە و تجاوز قرار گرفتند، میپردازد و میگوید: "تظاهراتهایشان بە خاطر دو تا زینبی است کە از طرف طالبان بیبهانە تیرباران شدند و عالیە کە از ٧ دسامبر تا فعلا گم است و خانوادەاش و همکاراش آگاهی کامل از او ندارند و نیز دخترانی مزاری کە بعد از ٧ دسامبر در اسارت طالبان هستند عدەایشان شکنجە شدند عدەایشان بهشان تجاوز شدە و عدەایشان هم با کمک بزرگای قومی و شنااختهایی کە داشتند آزاد شدند."
هدا عفو عمومی طالبان را دروغین میداند و معتقد است "پشت این عفو عمومی دروغهای بزرگی اجرا میکنند، ترورهای هدفمند، قتلهای مرموز، کشتار نظامیان و بیحرمت کردن آنها و همچنین زنانی کە تظاهرات میکنند بە آنها آسیب میرسانند و تهدید میکنند."
هدا خطاب بە طالبان میگوید باید بفهمند کە حق آزادی حق هر بشری است و وقتی حکومتداری میکنند از هر زاویەای باید حکومتداری را پذیرا باشند چە آزادی بیان، چە حق زن، چە حق اطفال، چە حق آموزش، بە همین دلیل فعالین زن اعتراض میکنند و میپرسند چرا با وجود عفو عمومیتان هنوز دارید عدەای را بە قتل میرسانید.
وی همچنین از جزئیات حملەی بە تظاهرات زنان میپردازد کە چگونە عدەای را با شوکر برقی و عدەای را هم با اسپری مورچ مورد حملە قرار دادند و باعث آسیب بە آنان شدند و عدەای از شدت جراحات بە شفاخانە نقل شدند.
هدا خاموش اضافه میکند: "امروز حق من است، که حق خود را بخواهم، تا زمانی که نتوانم حق خود را بگیرم خاموش نمیمانم. بهتر از اینست که با مرگ تدریجی با دستآوردهای خود بمیرم. مثل مادر و مادر بزرگم، ما را خانهنشین کنند. ظلم و ستم بکنند."
هدا جزئیات بیشتری از دستگیری زنان مزار بیان میکند، "هفت دسامبر و هشت دسامبر دخترای مزار را کە همزمان با کابل، هرات، بامیان و حتی کشورهای خارجی کە با ما همصدا بودند، آلمان و فرانسە و هلند، وقتی کە دخترا در مزار صدای خود را بلند کردند و شعار سر دادند، اینها را گرد کردند و نە تنها دخترا عدەی زیادی از فعالین مدنی، خبرنگاران و زنان را با خود بردند."
با اشارە بە اینکە عدەای با دخالت بزرگان و معتمدین آزاد شدند میافزاید: "شایعاتی بە گوش ما رسید کە ٨٧ نفر زیر دست طالبان هستند، از آن روز مردم مزار شاهد مرگ فرزندانشان هستند و موقعی کە صبح از خانە بیدار میشوند و میروند میبینند بچەها و دخترانشان پشت دروازە با دستهای بستە افتادگی هست، چون مزار جامعەای سنتی دارد این باعث شدە بود سکوت کنند و اینکە آنها دخترانشان بە تظاهرات رفتە و این حادثە براشان افتادە براشان شرمآور بود و نمیتوانستند آن را آشکارا کنند. اما پس از آزادی عدەای از آنان افشاگری کردند و از جنایاتی همانند شکنجە و تجاوز در زندانهای طالبان سخن گفتند."
شعارهایی کە در تظاهرات ٢۶ دی ماە توسط زنان سر دادە شد عبارت بودند از «عالیە کجا است؟ عفو عمومی دروغ است و عدالت عدالت خستەایم از اسارت، زینبها را بە خاطر چە کشتید؟» هدا میگوید متاسفانە هربار کە بە خیابان میریزیم بە جای گرفتن پاسخ مثبتی و رسیدن بە هدف، آسیب میبینیم و با درد و رنج و تعقیبها و تهدیدها بە خانە برمیگردیم.