بدون احساس و عاطفه ما موجودات کر و لالی در جهان خواهیم شد
در فرهنگ لغت ترکی به این صورت تعریف شده است. "تعاریفی مانند ادراکات، احساسات، مشاهدات و ردپاهایی که توسط یک واقعه و پدیده در دنیای درونی انسان شکل میگیرد، پیشبینی، پیشداوری، ارزیابی اخلاق، زیباییشناسی و همچنین مزایای ارتباط با این احساسات، حرکت خودمختاری انسان با این احساسات بستگی به چگونگی رشد آن دارد." در یک تعریف کلی نیز میتوان چنین تعریف کرد: "در نتیجهی تحولات وضعیت روانی انسان، بویژه تحولات داخلی و تحت تاثیر محیط، یک شکلگیری مشترک پیچیده پدیدار میشود. این تحول پیچیده یا کلی همچنین شامل تحولات دیگری در روان است. (تحولات روانشناختی در زیستشناسی انسان رخ میدهد). این حوزه را میتوان تغییرات روانی-فیزیولوژیکی یا تحولات جسمی-روانی نامید." به این ترتیب این حوزه تعریف و ارزیابی میشود. برخی از دانشمندان نیز احساسات را مانند "عملکرد دانش معنوی" را تعریف میکنند.
عاطفه:
احساس و عاطفهی ما نیز دنیای معنوی ماست. اساسیترین پویایی، پیشرفت اولین مرحلهی تاریخ اجتماعی بوده و جهان معنوی ما را مشخص میکند. ما ابتدا کیهان، وجود اجتماعی و شخصیت خود را در آغاز از طریق حس، عواطف و احساسات خود درک میکنیم. ما با احساسات خود تشخیص میدهیم. بدون احساس ما موجودات کر و لالی در جهان خواهیم شد. در برابر همه موجودیتها کر و لال خواهیم ماند. نمیتوانیم موجودیت خود را تعریف و بامعنا سازیم.
ما میتوانیم بسیاری از احساسات انسانی را به یکباره ردیف کرده و بیان کنیم. مانند دلسوختن، دلبستگی، بیخیال، نگرانی و ناراحتی، ترس، خوف، شجاعت، دلتنگی، احساس مادرانه – پدرانه، احساس دینی، عشق، میهندوستی، موفقیت، شکست، خوبی – بدی، آرزو، حقیر دیدن، عذاب، انتظار، خودبینی و مغرور بودن، غمگینی، حرص، جوش، وحشت، زندهبودن، دشمنی، امپاتی، سمپاتی، از هم ناراحت شدن، کینه، آسودگی، خلاء، غرور، قهرکردن، درد، از خود راضی، خودپسندی، خیالی، خود را عفو کردن و نکردن، آرامی، ناآرامی، اعتقاد، ناباوری، درونگرایی یا به دل گرفتن، علاقه، دوستداشتن، تسلیمشدن، قبولکردن و پسندیدن، شرم، تحسین، انتقام، الهام گرفتن، الهام بخشیدن، خجالتی، کنجکاوی، منت، خوشحالی، افتخار، مهربانی، ادب، حسرت، پشیمانی، صبر، ملکیت، غافلگیری، تعجب، هیجان، سرزنش کردن خود، نزدیکی، حسودی، شک، دوری، امید، میلجنسی، دلنازکی، تنهایی، خشونت، گیردادن به مسئلهایی و تنها ماندن، نفرت، بیتفاوتی، بیوجدانی... .
میتوانیم نام بسیاری از احساسات را به این لیست اضافه کنیم. در فرهنگ هر جامعه تعریف و نام احساسات تغییر میکند. فرهنگ خلقها به تعداد غیر قابل شماری وجود دارند. در ویژگی فرهنگهای همهی مردم، احساساتی را میبینیم که بدون محدودیت تغییر کرده و رشد میکنند. اما همهی آنها نه تنها از لحاظ قلب و روح انسان، بلکه در سطح تأثیرگذاری بر ذهن و اراده انسان نیز هستند. به همین دلیل است که شناخت احساسات خویش، تعریف کردن آنها، رشد، تحول، توانمندسازی، سازماندهی، در پیشرفت یک انسان آزاد تا آخرین درجه مهم است. در ساختن یک زندگی آزاد میتوان گفت که در وهلهی اول در صورت سالم بودن انسان و جامعه، اگر رشد انسان طبیعی باشد، تحلیلی که در درجهی اول انجام گیرد، سطح احساس و وضعیت احساسات است.
علوم پزشکی در آغاز مطالعهی سلامت انسان و دنیای عاطفی انسان است. در تلاش برای درک روابط بین آنهاست. اما ما به عنوان مبارزان آزادی نمیتوانیم موجودیت اجتماعی و فردی خود را به انصاف دنیای علم مدرنیتهی سرمایهداری بگذاریم.
با تلفیق این موارد و با دانش تواناییهای انسان که بتواند تا آخر عمر به شیوهایی سالم زندگی کند؛ ما میتوانیم تأثیر عواطف را بر سلامتی و زندگی آزادمان به طور مثبت هدف قرار دهیم.
در این موارد بخصوص شناخت آناتومی یا بدن زن - مرد، درک ، درک حواس در حال رشد ، توسعهی آناتومی یا بدن زن و مرد (سیستم منسجم یا تأثیرگذار، سیستم عصبی مرکزی، همهی سیستمهای بدن مانند هورمونها، مغز، قسمتهای زایمان) شناخت، درک، و معنادار ساختن احساساتی که در ما رشد کرده، بسیار مهم است. زیرا هیچ یک از حواس ما متفاوت یا مستقل از بدن ما رشد نمیکند. این احساسات بر ما تأثیر میگذارد. همانطور که میدانیم همه حقیقت ما از لحاظ مادی-معنوی با حقیقت جهانی ارتباط دارند و نمیتوان آنها را متفاوت از همدیگر تعریف کرد؛ حواس نیز از مبانی مادی و معنوی مجزا نیستند. متوجه احساسات خویش بودن، تعریف کردن، سازماندهی و سیاستنمودن با حقیقت یکپارچهی جهانی پیوند دارد. ما باید خود را به عنوان جزئی از کیهان بپذیریم. همانطور که آدرین ریچ میگوید، "حقایق ذهن و بدن ما با ما بیگانه شده و به یک رمز و راز تبدیل شدهاند. به همین دلایل ما مسئولیت سنگینی در قبال یکدیگر داریم. به نام سازش با شرایط و موقعیت نباید به احساسات واقعی خود آسیب برسانیم. ما نباید یکدیگر را دچار سوء تفاهم کنیم." در مورد احساسات لازم است که ابتدا احساسات خود و دیگران را روشن کنیم. یکی از مراحل روشنگری، وحدت حقیقت انسان، حقیقت جهانی میباشد، انسانها نیز با درک این عمومیت و همیشه در حال پیشرفت رویکردی برای استقلال فردی، وضعیت حیاتیست.
در روزگار ما بر روی زمین با بسیاری از زبانها و تنوع فرهنگی مردم خود را شناسایی و تعریف میکنند. در این تنوع زبانها و فرهنگها معنی و محتوای کلمهی احساس تعریف شده است. کلمات بیشماری ایجاد شده است. باری دیگر با توجه به زبان و فرهنگ، معنی نام احساسات، کاربرد آنها، عملکرد آنها متفاوت و براساس فرهنگ تغییر میکند. در واقع تحلیل جامعهی احساسات و تفسیر آنها با توجه به ویژگی و ماهیت آنها تغییر میکند و با این استقلال در هماهنگی قرار دارد. زیرا احساس در پیشرفت ماهیت جوامع نقشی تعیینکننده دارد. وجود انسان با این احساسات نمایان میشود. احساسات و حس نیز بر این اساس شکل میگیرد. حافظهی اجتماعی در گذشته طی دهها هزار سال با تجربیات فراموشنشدنی تکامل یافته و به کد فرهنگی جامعه تبدیل شده است. در روزگار ما بسیاری از زمینههای علمی و هنری به مطالعهی احساسات علاقهمند هستند. جوانب تاریخی و روزمرهی عاطفه و احساسات را مورد کاوش قرار میدهند. دلیل این امر نیز این است؛ احساسات در وجود انسان از اهمیت سلامتی و ریشههای تاریخی برخوردار است.
احساسات تأثیر زیادی بر سلامتی فرد دارد. هر جامعه و شخصیت اجتماعی اگر میخواهد جایگاه و اهمیت خود را در زندگی پیدا کند، ابتدا باید به حوزهی عاطفی خود مراجعه کند. زندگی خود را مطابق با آن معنیدار میکنند، و آن را با فرهنگ اجتماعی همسان میسازند. هزاران سال است که هر جامعهایی این کار را انجام داده است. نکتهی مهم دستیابی به دانش این کلمات و ادغام آن با احساسات حال است. هر کس؛ به زبان مادری خویش، تعریف عواطف، اسامی که به عواطف اعطا میشوند، صفت آنها، کلماتی که برای عواطف بکار گرفته میشود، ادبیات شفاهی و کتبی که برای عواطف فرا میگیرد، نیروی احساسات جهت پیشرفت فرد در جامعه را نیز درک میکند. همچنین باعث پیشرفت احساسات به شیوهایی سالم میشود.
در زبان کوردی، احساسات با کلماتی همچون حس، احساس، pejn, pêjn, dilîn تعریف میشوند. گویشهای دیگر را مورد مطالعه قرار دادن و در زبان و فرهنگ جامعه واژهی تحقیق نمودن از اهمیت بسیاری برخوردار است. به دلیل دنیای عاطفی کوردها، که ریشههای تاریخی کهن دارند، توسط دشمن و با راهکارهای بسیار در طی زمان و مکان متفاوت به قتل رسیده، مورد آسمیلاسیون، غارت، دستگیری، انحراف، اشتباه، کوچکانگاشتن قرار گرفتهاند. این مربوط به این واقعیت است. از این نظر، یکی از زمینههای ایجاد مبارزات آزادیخواهی نیز حوزهی احساسات و عاطفه است. کار در این زمینه برای استفادهی بیشتر از تعریف و مفاهیم در زبان کوردی و سایر گویشها، مطالعهی کاملی از فرهنگ و ادبیات کوردی لازم است.
به اندازهی تاریخ کیهان در تاریخ اجتماعیشدن کورد نیز یادگیری در مورد رشد احساسات، دنیای احساسات ما در پیشرفت حیات ما و دستیابی به دانش تاریخی آنها یا ریشههای احساسات، چراغی برای آیندهی ما خواهد بود. از این نظر خواهیم دید که چگونه احساسات خود را بروز میدهیم، چگونه از احساسات خود فاصله میگیریم و از آنها بیگانه میشویم. هر باره با دیدن چنین تحلیلهایی آنها را همچون آینهایی در مقابل خویش قرار دهیم و راههایی برای اصلاح آن پیدا خواهیم کرد.
ادامه دارد ...
منبع: آکادمی ژنولوژی
ترجمه: خبرگزاری زن