بازیان، شهری خاموش و ناآشنا با صدای زنان
زنان بازیان در یک آزادی محدود روزها را به سر میبرند، زنان این شهرک از خشونتهای اعمال شده صحبت میکنند، فعالان مدنی هم میگویند دو سوم این منطقه تحت تاثیر ذهنیت مردسالارانه بوده و حرف و حدیثهای مردم و نبود سازمانهای زنان بر وضعیت موجود بیشتر تاثیر میگذارد.
تَرزه طاها
سلیمانی - کویستان اسم مستعار یک زن است که میخواهد به خانهی یکی از نزدیکانش برود اما در راه به یک آژانس غذایی ماهانه که در حال عبور است برخورد میکند، معاون آژانس او را صدا میزند و میگوید که چرا برای گرفتن سهمیه نمیآیی، در غیر اینصورت سهمیهی غذایی شما حذف خواهد شد.
کویستان نمیتواند جواب دهد، زنی کە با او همراە است میگوید، جرات ندارد سهمیەی خوراکش را بگیرد، چون بار قبل که برای گرفتن سهمیەی خوراک آمدە بود همسرش او را کتک زده و به او گفته " تو چکارهای کە میخواهی سهمیەی غذایی بگیری"؟
کویستان نمونهای از دهها زن این شهرک است کە با خشونت مواجه میشوند، تنها چیزی کە در این شهر خاموش است صدای زنان است، خانهها به قفسی رنگارنگ برای زنان تبدیل شدهاند، تحت لوای محافظت، آزادی را از آنان گرفتهاند، برخی از زنان نیز به نام دفاع، نقض حقوق و آزادیش را امری طبیعی دانسته و فکر میکنند باید از آنها محافظت شود و هنوز هم میترسند.
در بازیان سازمان زنان یا دفتر مبارزه با خشونت وجود ندارد
برای اینکه اظهارات زنان در مورد خشونت در شهر و اثرات نبود سازمانهای زنان را بدانیم، به بازار بازیان رفتیم، اما زنانی که در بازار بودند از ترس پسران، پدران و همسرانشان جرات حرف زدن نداشتند. یکی از زنانی که درخواست کردیم با ما صحبت کند، گفت: "دست از سرم بردارید، کبودی زیر چشمم تازه برطرف شده، میخواهید همسرم دوباره طرف دیگر چشمم را کبود کند."
در حالی که ما از آنها در مورد خشونت میپرسیدیم، ولی میگفتند مورد خشونت قرار نمیگیرند، اما ناخواسته از خشونت علیه همسایگان، بستگان و نزدیکان خود سخن میگفتند، انگار مدتهاست که میخواهند آنچه را که در درونشان پنهان کردهاند بگویند و به گوش جهان برسانند که در این شهرک چه خشونتی علیه زنان صورت میگیرد و با چه آزار و اذیتهایی روبرو هستند.
"تا زمانی که به خانهام نیامده، نمیتوانی وضعم را درک کنی"
فاطمه محمد، زنی ۴۵ ساله، حرفهایش را با یک ضربالمثل کوردی شروع کرد: " تا نەیەیتە ماڵم نازانی به حاڵم" (تا زمانی که به خانهام نیامده، نمیتوانی وضعم را درک کنی). او گفت: خشونت زیادی علیە زنان وجود دارد، مردانی را میشناسم که اجازه نمیدهند همسرانشان از خانە بیرون بروند، حتی برای خرید لباس و لوازم خانگی.
فاطمه بدون این که احساس کند کە این حق زن است، برای خشونت علیه زنان بهانه میآورد و آن را به ترس و خرابی در خارج از خانه ربط میدهد و آن را باعث ترس مردم میداند، او گفت: "من وقتی به خیابان میروم، با وجود آن که سنم بالاست ولی جرات نمیکنم با هر رانندهی تاکسی سوار شوم"، او معتقد است که زنان باید تنها برای لزومات ضروری و در صورت نبود همسر در خانه، بیرون بروند. وی میگوید: "خودت هم میدانید وضع جامعه چندان تعریفی ندارد."
فاطمه در خاتمه میگوید: "باید تغییر ذهنیت داد، و زنان را همچون گذشته در خانه زندانی نکرد."
"بسیاری از مردان به زنان احترام نمیگذارند"
شوخان محمد صالح، زن جوان ٣٧ ساله میگوید علیرغم محدود آزادیهایی که وجود دارد، اما خشونتها نیز بارز و قابل مشاهده است. مردانی هستند که به زنان احترام نمیگذارند، بنابراین به آگاهی بیشتری نیاز دارند. کودکان باید به صورت یکسان و مساوی توسط پدر و مادر و معلمان آموزش داده شوند.
آمنه احمد، زن ۵۷ ساله دیگر نیز حضور سازمانها را دلیل دیگری برای گسترش آگاهی میداند و میگوید که هیچ سازمانی در منطقهی آنها وجود ندارد، در حالی که در دیگر شهرها سازمانهای زنان وجود دارد، بنابراین برای آگاهی بیشتر به سازمان نیاز داریم.
"دو سوم از زنان با خشونت روبرو هستند"
نشمیل ابراهیم، یک زن فعال در بازیان، از خشونتی که مدام میبیند یا میشنود صحبت میکند و زنانی که با او تماس میگیرند و از رنج زنان میگوید، که دو سوم آنها تحت تاثیر ذهنیت مردسالارانه تصمیم به مهاجرت گرفته و یا اینکه از نظر مادی و تمام زمینههای دیگر تحت تاثیر قرار میگیرند.
او همچنین میگوید که همهی مردان بد نیستند، ولی خشونتهای متفاوتی علیه زنان انجام میگیرد، نه تنها ضرب و شتم بلکه حتی مانع از بیرون رفتن و کارکردن آنها نیز میشوند.
نشمیل در سال ۱۹۸۳ در سازمان زنان کار میکرد، وی میگوید بعد از بحران هیچ سازمانی مختص به زنان حتی اتحادیهی زنان در این محدوده نمانده است و این باعث کاهش سطح آگاهی در جامعه میشود. او معتقد است که در گذشته زنان از حق بیشتری برخوردار بودند، آن زمان وضعیت بهتر بود، زن و مرد با هم کار میکردند و کسی چیزی نمیگفت. اما حالا به عقب برگشتهایم".
"از حرفهای مردم میترسند"
سیوَر ستار، فعال در این منطقه میگوید که خشونت علیه زنان در هر خانوادهای متفاوت است، اما زنان از حرفو حدیثهای مردم بسیار میترسند و چیزهای زیادی وجود دارد که برای زنان عیب و عار به حساب میآید.
سیور حادثهای را تعریف میکند که برسرش آمده است، هنگام بازگشت به خانه با یکی از دوستان و بستگانش در ساعت ۸ شب تصادف میکند، اما بعد از آن هنگامی که خبر این حادثه را از زبان مردم شنید شوکه شد، گفته بودند که "ساعت دو شب سعی کرده با پسری فرار کند ولی در راه تصادف کرده است".
سیور داستان خشونت علیه زن جوانی که دانشآموز بود را بازگو میکند، به زور او را از مدرسه بیرون میآورند و او را مجبور میکنند با کسی ازدواج کند که دوستش ندارد، تصمیم میگیرد فرار کند، اما خانوادهاش میفهمند و او را میگیرند، سعی میکنند او را بکشند چون فکر میکنند آبرویشان رفته است".
این زن فعال گفت:" هر کسی که قدرت و مردانگی خود را بر روی یک زن آزمایش کند، هرگز مرد نیست". وی تصریح کرد: زنان در هیچ جلسهای شرکت نمیکنند، بنابراین داشتن یک آموزش منسجم و مفید را دلیلی برای گسترش آگاهی زنان میداند.
بازیان شهرکی در استان سلیمانی است که از چهار دهستان گوپاله، اَلایی، بەرده قهرمان، تَینال، واقع در جنوب غربی این استان که توسط کوهها احاطه شده است تشکیل شده است. بر اساس آخرین آمار سال ۲۰۲۰ جمعیت این شهرک بیش از ۵۰ هزار نفر است که بزرگترین منطقهی صنعتی تمام عراق محسوب میشود، ۳۰٪ کارخانههای عراق در بازیان هستند.