نسل جدید معترضان در ایران

نسل جوان ایران حتی پیش از شکل‌گیری اعتراضات کنونی، برای مبارزه با هنجارهای بازدارندەی اجتماعی به

نویسندە: روبین رایت

مترجم: آوا شاعری

 

رهبر انقلاب ایران، آیت‌الله روح‌الله خمینی، در فتواها و خطبەهای خود، به زنان دستور می‌داد بدن و موی خود را از پسران نوجوان «هوس‌باز» پنهان کنند. او در سال ١٣۵٨ با بدخلقی به روزنامه‌نگار ایتالیایی اوریانا فالاچی گفت: «زنان بدون این تکه لباس - لباس اسلامی – نمی‌توانستند در محیط کار مفید و سالم حضور پیدا کنند». خمینی همچنین توصیه کرد که دختران قبل از بلوغ - یا شروع قاعدگی - ازدواج کنند. او گفت: «این که دختر اولین قاعدگی را نه در خانه پدرش بلکه در خانه شوهرش تجربه کند موهبتی انسانی است.» او در رابطەی جنسی و ازدواج و شیر دادن نیز حکم می‌کرد: «مردی که بعد از آخرین قاعدگی همسرش با او رابطەی جنسی داشته است، باید برای طلاق گرفتن تا پایان قاعدگی بعدی همسرش صبر کند. هرچند اگر زن هنوز ٩ سالش نشده، باردار باشد و یا یائسه شده باشد، می‌تواند ادامه دهد.» او همچنین گفت: پرستاران ایران نباید «زشت یا حرامزاده» باشند و باید از میان زنان «شیعه­ی معتقد، باهوش، متواضع و زیبا» انتخاب شوند، ایران روز ملی حجاب و عفاف را رسماً در ماه جولای جشن می‌گیرد.

٢۵ شهریور ماه تظاهراتی به رهبری دختران و زنان جوان نسل جدید ایران آغاز شد که عصیانی علیه نفوذ حکومت دینی به زندگی خصوصی و سیاسی آنها بود. این نسل شجاع‌تر، جاە‌طلب‌تر و عمل‌گراتر از نسل‌های پیشین خود عمل کردند. جوانان متولد دهەهای ١٣٣٠ و ١٣۴٠ خواستەها و آرزوهایی ایدئولوژیک - اسلامی یا سوسیالیستی - برای ایجاد یک آرمان شهر نفت خیز داشتند، آنها در سال ١٣۵٨ برای انقلابی که به بیش از دو هزار سال حکومت سلسله پایان داد، بسیج شدند. کسانی که در فاصله­ی سال‌های ١٣۶٠ و ١٣٧٠ بزرگ شدند، تحت تأثیر آسیب‌های تحولات پس از انقلاب، انزوای بین‌المللی، جیرەبندی مواد غذایی، مشکلات اقتصادی، و جنگ هشت ساله با عراق بوده و با بازگشتن آسایش و آرامش مادی سرکوب شدند، بسیاری از زنان این دوره، ارزش­های سنتی را به عنوان بخشی از ارزش‌های اجتماعی پذیرفته بودند.

دختران نسل جدید، که بین سل‌های ١٣٧۵ تا ١٣٩٠ متولد شدەاند، شرایط سخت اینچنینی را تجربه نکردەاند. هرچند اکثریت آنها تحصیل کرده و با سوادند (بیش از شصت درصد از جمعیت دانشگاەهای ایران زن هستند) اما به شدت کم کار هستند. آنها  در مواجهه با تکنولوژی با هوش و آگاهی عمل می‌کنند و از نظر اجتماعی فعال هستند، اما همچنان آزادی‌های شخصیشان سرکوب می‌شود. علایی گفت اعتقادات و سبک زندگی آنها، درست مانند نسل جدید کشورهای دیگر، بسیار با نسل‌های پیشین متفاوت است. با وجود اینکه خالکوبی کردن کسب گواهینامەی رانندگی یا شغل دولتی آنهارا به خطر می‌اندازد، خالکوبی می‌کنند. موتورسواری می‌کنند و مکانیک اتومبیل می‌شوند، مشاغلی که در جمهوری اسلامی برای زنان نامناسب تلقی می‌شود. آنها در ملاء عام پارکور، رقص پوی و فلو آرت تمرین می‌کنند و با تغییر چهرەی خود به چهرەی مردانه، پنهان کردن سینەهای خود در زیر بانداژ و ریش تقلبی برای تماشای بازی‌های فوتبال به استادیوم­ها وارد می‌شوند.

علایی متولد  ١٣۶٨ است. او وکالت خوانده اما از سال ١٣٩٣ برای روزنامه­ەی «دنیای اقتصاد»، که تمرکز آن بر اقتصاد است، عکاسی می‌کند. او عکاسی را خودآموز یاد گرفت و در سال ٢٠١٨، لباس‌های مبدل را در بازی‌های فوتبال مستند کرد و خودش هم برای سریالی با عنوان «گریه برای آزادی» لباس مبدل به تن کرد. وی در سال ۱۳۹۸ دستگیر و در زندان زنان بدنامی به نام زندان قرچک حبس شد. (در نهایت آزاد و تبرئه شد.)

ماه گذشته، در پی قتل مهسا امینی بیست و دو ساله به دست پلیس امنیت اخلاقی به دلیل «لباس نامناسب» (موهای خود را در ملا عام از روسری بیرون گذاشته بود.) نسل جوان ایران اعتراضات گستردەای را راه انداختند. پنج هفتەی اول اعتراضات با دیگر ناآرامی‌ها متفاوت بود. در سال ١٣٨٨، میلیون­ها بزرگسال به دلیل تقلب در انتخابات ریاست جمهوری به خیابان آمدند. آن‌ها که «جنبش سبز» نامیده می‌شدند، برای حمایت از دو کاندیدای بازنده گرد هم آمدند، بنرهای عظیمی با مضمون دموکراسی بالا بردند و روسری­ و شال سبز به سر کردند. تظاهرات‌های دیگری نیز در سال ١٣٩۶ برای اعتراض به قیمت نان و همچنین در سال ١٣٩٨ برای اعتراض به افزایش قیمت بنزین در ایران صورت گرفت. تظاهرات کنونی بسیار کمرنگ‌تر از سایر تظاهرات قبلی است و عمدتاً در محوطه­ی مدرسه و دانشگاه با برپایی آتش‌های خیابانی که دختران و زنان روسری‌های خود را در آن می‌سوزانند، برگزار می‌شود. این جنبش تا کنون عمدتاً بدون رهبر پیش رفته است. معترضان فقط می‌دانند که با چه چیزی مخالف هستند و شعارهای مردمی از قبیل «مرگ بر دیکتاتور» و «آخوندها گم شوید» سر می‌دهند که رهبر انقلاب، آیت‌الله علی خامنەای را هدف قرار می‌دهد.

پسران و مردان نیز به این اعتراضات پیوستەاند، این معترضین پلتفرم یا جایگزین سیاسی پیشنهادی ندارند. علایی به من گفت: «آنها در جست‌وجوی رفاه و آزادی انتخاب هستند، تفکر ایدئولوژیک ندارند که بخواهند از یک رهبر یا یک روش فکری خاص پیروی کنند. الگوهای آنها از ورزشکار و موسیقیدان گرفته تا سیاستمدار متفاوت است.»

ماموریت علایی برای عکاسی از نسل جدید ایران به دلیل ترس عمومی فزاینده از دوربین‌ها فعلا متوقف شده است. نیروهای امنیتی ایران از تکنولوژی­هایی - از جمله پهباد و دوربین مدار بسته – برای تشخیص هویت معترضین استفاده می‌کنند و شبکەهای اجتماعی را ردیابی می‌کنند، به همین دلیل بسیاری از ویدئوهای اعتراضات به عمد تار می‌شوند. علایی می‌گوید: «متقاعد کردن مردم برای ورود به زندگی شخصیشان کار بسیار دشواری بود.» اما بسیاری از آنها درست مانند زنانی که به طور غیرقانونی وارد مسابقات فوتبال می‌شوند، خطرات را پذیرفتەاند و این نشان می‌دهد: «سرکوب آنها بدون تحمل تاوان و هزینەهای سنگین، ممکن نیست.»

منبع: نیویورک تایمز