تداوم پروژه‌ی مزدور سازی؛ «دختر سپاهی بودن برایمان ننگ‌آور است»

تلاش حاکمیت برای مزدورسازی این روزها اوج گرفتە است و با همەی فشارهای اقتصادی و سیاسی اما مردم از عضویت در نیروهای امنیتی خودداری می‌کنند و بسیاری از نیروهای بسیجی در منطقە نیز کار خود استعفا دادەاند.

لارا گوهری

مهاباد- جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب ۵٧ تا امروز که انقلاب ژن ژیان آزادی در جریان است سعی در کنترل کوردستان داشته و از انواع روش‌ها برای رسیدن بە اهدافش استفاده کرده است.

یکی از این روش‌ها تشکیل گروه‌هایی‌ست که در آن افراد بومی با حکومت همراه می‌شوند و یا با آن‌ها همکاری می‌کنند. خلق کورد این مزدوران حکومتی را جاش می‌نامند. کلمه‌ی جاش پس از انقلاب ژن ژیان آزادی در فرهنگ لغات سایر خلق‌های ایران نیز معنای لغوی خود را به دست آورده است و به کسانی اطلاق می‌شود که در ازای گرفتن پول یا خدمات ویژه بە آرمان‌های انقلاب و خلق خود خیانت می‌کنند.

با آغاز انقلاب ژن ژیان آزادی، مبارزه و مقاومت خلق کورد، نیروهای حکومتی مستقر در کوردستان را از پا درآورد و جمهوری اسلامی مجبور بود با ادوات جنگی و مهمات ویژه با لشکری از سپاهیان و نیروهای حشد شعبی به این مناطق لشکرکشی کند. هرچند که میلیتاریزه کردن کوردستان، سرکوب مردم و ایجاد حکومت‌نظامی در برخی شهرهای کوردستان خسارت‌های جانی و مالی برای مردم برجای گذاشت اما هزینه‌های گزافی نیز برای حکومت به دنبال داشته است، هزینه‌هایی که حکومت را به چاره‌اندیشی برای آینده وا‌داشته است تا از تکرار دوباره‌ی آن جلوگیری‌ کند.

 

پروژه‌ی مزدور سازی توسط حکومت

پروژه‌ی مزدور سازی حکومت در جریان این انقلاب شکست‌ خورد و تعداد زیادی از مزدوران حکومتی نیز دیگر با حکومت همکاری ندارند. کاهش نیرو در کوردستان سبب شده است جمهوری اسلامی حتی برای ایست بازرسی‌ها از افراد عادی استفاده کند. رانندگان تاکسی‌های اینترنتی یکی از گزینه‌های حکومت هستند که با وعده دادن پایه حقوق پانزده میلیون تومانی دعوت به کار شده‌اند.

تمامی افرادی که در روزهای تظاهرات برای سرکوب مردم با نیروهای حکومتی همراه می‌شدند به ازای هر شب یک‌ میلیون تومان دریافت می‌کردند و بسیاری نیز برنج و روغن و مایحتاج روزانە هدیه گرفتند. تعدادی از بسیجیان هم از تسهیلات و وام‌های کم‌بهره‌ی بانکی بهره‌مند شدند. اما با این‌حال حکومت نمی‌تواند تمامی این هزینه‌ها را جبران نماید و به همین دلیل به تشکیل گروه و گروه‌هایی رسمی برای کنترل مردم روی آورده است.

 

نامه‌ی رسمی بسیج بە ورزشکاران تحت عنوان دعوت به همکاری

 دریکی از پایگاه‌های بسیج مهاباد، جمهوری اسلامی که اکنون زخم ‌خورده است، در پی تشکیل گروه‌های ضد شورش بومی‌ست و به تعدادی از شهروندان مهاباد به‌خصوص ورزشکاران نامه‌های رسمی تحت عنوان دعوت به همکاری با حکومت ارسال کرده است. در این نامه با دادن وعده‌های مادی به افراد و برخورداری از تسهیلات و آموزش ویژه از آن‌ها دعوت کرده است تا در گروه‌های ضد شورش مردمی عضو شوند. اما تعداد زیادی از این افراد آن را رد کرده‌اند.

اکنون خلق کورد بسیار متفاوت‌تر از قبل با مزدوران حکومتی بومی رفتار می‌کنند. عده‌ی زیادی از این مزدوران حتی جلوی دوربین کارت‌های بسیج خود را پاره کردند و از تمام مردم درخواست عفو نموده‌اند، مردم هوشیار کوردستان نیز با آغوش باز آن‌ها را پذیرفته‌اند.

 

عضویت در بسیج دانش‌آموزی خجالت آور است

در دانشگاه و مدارس حکومت سالیان سال است جوانان و نوجوانان را فریب می‌دهند و با دادن وعده‌های دروغ و نامعقول قصد دارند فقط بر لیست اسامی اعضای بسیج بیافزایند.

ملینا که در مقطع دوم دبیرستان تحصیل می‌کند می‌گوید: «چند نفر به مدرسه‌ی ما آمدند و برای بسیج تبلیغ می‌کردند و به همه‌ی ما فرم عضویت در بسیج دادند تا آن را تکمیل کنیم. می‌گفتند عضویت در بسیج برای قبولی در‌کنکورتان تأثیرگذار است و اگر سه سال بسیج فعال باشید در کنکور برایتان سهمیه در نظر می‌گیرند و حتی شهریه‌ی دانشگاهتان را کاهش می‌دهند. ولی اکثر بچه‌های همکلاسیم کاغذها را دور انداختند و یا لای کتاب‌هایشان گذاشتند چون همه می‌دانیم عضویت در بسیج این مزایا را ندارد و حتی اگر سهمیه هم داشت باز خجالت می‌کشیدیم این کار را بکنیم و خانواده‌هایمان هم درازای هیچ‌چیزی موافقت نمی‌کردند».

 

چهره‌ی ناپسند مزدوران حکومتی باعث شده است در خانواده‌ی خود نیز مقبول نباشند

صبا یک دختر اهل مهاباد است که پدر و برادرش برای سپاه کار می‌کنند او می‌گوید: «پدر و برادرم سپاهی هستند. روزی که برادرم برای سرکوب مردم بیرون رفت باوجوداینکه همه‌ی اعضای خانواده مانعش شدیم بازهم نتوانستیم جلویش را بگیریم و من آن‌قدر عصبانی بودم که برایش آرزوی مرگ کردم‌ چون می‌دانستیم کارش ناحق است. پدرم با واسطه گری چند نفر را از زندان بیرون آورده است ولی کارش این است و ما نمی‌توانیم جلویش را بگیریم. ترس همه‌کسانی که مثل پدر و برادرم هستند از روزی است که نتوانند جلوی خشم مردم را بگیرند. خیلی از همکاران پدرم از مهاباد رفته‌اند و به شهرهای دیگر منتقل شدند ما هم از پدرم خواستیم درخواست انتقال بدهد چون دختر و خواهر یک سپاهی بودن این روزها در شهر خودمان برایمان ننگ‌آور است».

 

مردم آگاه کوردستان در انقلاب ژینا درنتیجه‌ی چهار دهه مبارزه با حکومت با توطئه‌های جمهوری اسلامی آشنایی دارند و همین آگاهی مانع پیشرفت حکومت در کوردستان است. همین آگاهی باعث می‌شود تعداد افراد حاضر در ایست بازرسی‌ها تعدادشان کمتر و کمتر شود، بسیجی‌ها به آغوش مردم بازگردند و خدمت به نیروهای امنیتی به ننگ مبدل شود.